معنی جهاز عروس

حل جدول

فارسی به انگلیسی

جهاز عروس‌

Trousseau


جهاز

Dowry, Dromedary, Ship

فارسی به عربی

جهاز

جهاز، سفینه، مهر


عروس

عروس

فرهنگ معین

جهاز

ساز و برگ، اسباب و اثاثیه، مجموعه اعضایی که در بدن عمل معینی راانجام می دهند، جهاز هاضمه، اثاثیه ای که عروس با خود به خانه داماد می برد، پالان شتر، دستگاه. [خوانش: (جَ یا جِ) [ع.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

جهاز

=جهیزیه
اعضایی که با هم در بدن عمل معینی را انجام می‌دهند: جهاز تنفس، جهاز هضم،
کشتی، سفینه،
سازوبرگ، اسباب و لوازم،
* جهاز تنفس: (زیست‌شناسی) مجموع اعضایی که عمل تنفس را انجام می‌دهند، از قبیل بینی، دهان، گلو، نای، و دو ریه، دستگاه تنفس،
* جهاز هاضمه: (زیست‌شناسی) دستگاه گوارش که شامل دهان، حلق، مری، معده، و روده‌ها است و غذایی که انسان می‌خورد به‌وسیلۀ این جهاز نرم و هضم می‌شود،


عروس

زنی که تازه ازدواج کرده،
زن نسبت به خانوادۀ شوهرش، زن پسر یا زن برادر،
(صفت) [مجاز] هر چیز بسیار زیبا، آراسته، خوب،
* عروس پس پرده: = کاکنه
* عروس چرخ: [مجاز] خورشید،
* عروس خاوری: [مجاز] = * عروس چرخ
* عروس روز: [مجاز] = * عروس چرخ
* عروس فلک: [مجاز] = * عروس چرخ
* عروس دریایی: (زیست‌شناسی) جانوری سخت‌پوست با بدنی شفاف و چتری که در اطراف بدنش شاخک‌های بسیار دارد،

عربی به فارسی

جهاز

اسباب , الت , دستگاه , لوازم , ماشین , جهاز , اختراع , تدبیر , ابتکار


عروس

عروس , تازه عروس

فرهنگ فارسی هوشیار

جهاز

رخت عروس، اسباب و لوازم خانه، ساز و برگ

مترادف و متضاد زبان فارسی

جهاز

بلم، زورق، سفینه، قایق، کشتی، کلک، جهیز، عضو، سیستم

گویش مازندرانی

جهاز

جهیزیه


جهاز تمشا

رسمی است از مراسم عروسیوقتی که جهیزیه عروس را به خانه ی داماد...

فرهنگ فارسی آزاد

جهاز

جِهاز، اسباب و لوازم- ساز و برگ- دستگاه- مجموعه اعضائی در بدن که یک عمل مثلاً گوارش یا تنفس یا گردش خون را انجام می دهد (جمع:اَجْهِزَه)،

فارسی به آلمانی

جهاز

Schiff (n), Schiffen, Senden, Verladen, Versenden

معادل ابجد

جهاز عروس

352

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری